.....................



انتظار

انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز

 

که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !

 


چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ، ماندنیست …

 

 



نوشته شده توسط سمانه در سه شنبه 20 / 12 / 1391

و ساعت 20:15


گاهی

 

 

 

 

 

 

گاهی گمان نمی کنی و می شود

  

 

گاهی نمی شود که نمی شود

 

   

 

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

 

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

 

 

 

گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست 

 

  

 

گاهی تمام شهر گدای تو می شود 

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط سمانه در یک شنبه 11 / 12 / 1391

و ساعت 15:23


باید

باید که جانماز دلم را عوض کنم

باید خدای دلم را عوض کنم

اینجا زمان انقضاء دارد عاشقی
...


باید مکان دلم را عوض کنم

من خاطرات سوخته ام را ورق زدم

باید که دفتر دلم را عوض کنم

دیشب صدای هوس آمد از سرش

باید که میم دلم را عوض کنم

بسیار کار عجیبیست زندگی

باید که راه دلم را عوض کنم

از بس که اشک ، جای نگاهم گرفته است

باید بهانه های دلم را عوض کنم

پاهای من نایی ندارند ، خسته اند

باید که جای دلم را عوض کنم

انگشترم به دست چپم تنگ گشته است

باید که صاحب دلم را عوض کنم

قدم بلند شده اما ، عقل بچه ام

باید لباس دلم را عوض کنم

بیمار گشته ام و خوب نیستم

باید که درد دلم را عوض کنم

عکسها و خاطرات گذشتم چه تیره اند

باید که عکاس دلم را عوض کنم

"محسن حائری




نوشته شده توسط سمانه در جمعه 9 / 12 / 1391

و ساعت 21:55


آدمی


آدمی در آغوش خدا غمی نداشت


 

پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت


 

دل از خدا برید و در زمین نشست


 

صد بار عاشق شد و دلش شکست


 

به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود


 

یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود
 


 



:: برچسب‌ها: دلش شکست, دل خدا را شکسته بود,

نوشته شده توسط سمانه در شنبه 8 / 12 / 1391

و ساعت 12:12


عکس

 



نوشته شده توسط سمانه در سه شنبه 6 / 12 / 1391

و ساعت 11:51


افسوس خواهی خورد

 

يكﺭﻭﺯ....
 
اﻓـﺳﻭﺱ ﺧـﻭاﮬـﻰ ﺧـــﻭﺭد!
 

ﺭﻭﺯي كـه....
 
 
در ﺁﻏـــــﻭش دﻳــــﮔـﺭي...
 
 
ﺑــاﻓــﮐـﺭ ﮐــﺭدن....
 
 
ﺑـه آغوش ﻣـن ﺁﺭام ﻣـیـﺷـــﻭي...!

 

 



نوشته شده توسط سمانه در دو شنبه 5 / 12 / 1391

و ساعت 19:16


آدم ها فقط "آدم" اند؛

 

 

آدم ها فقط "آدم" اند؛
 
 
 
نه کمتر نه بیشتر
 
 
 
اگر کمتر نگاهشان کنی ،
 
 
 
آنها را شکسته ای !
 
 
 
و اگر بیشتر از آن حسابشان کنی ؛
 
 
 
آنها تو را می شکنند!
 
 
بین این آدمها ؛
 
 
 
فقط باید عاقلانه زندگی کرد ،
 
 
 
نه عاشقانه...
 
 


:: برچسب‌ها: آدم ها, عاشقانه, عاقلانه,

نوشته شده توسط سمانه در دو شنبه 5 / 12 / 1391

و ساعت 19:1


 

 

 

 

آنقدر زمین خورده ام که بدانم

 

 
برای برخاستن

 


نه دستی از برون

 


که همتی از درون

 


لازم است ...

 


حالا

 
 

اما

 


نمی خواهم برخیزم

 
 

می خواهم اندکی بیاسایم

 


فردا برمی خیزم

 


وقتی که فهمیده باشم

 


چرا زمین خورده ام ...

 




نوشته شده توسط سمانه در دو شنبه 5 / 12 / 1391

و ساعت 11:20


عکس متحرک



:: برچسب‌ها: عکس, متحرک,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط سمانه در یک شنبه 4 / 12 / 1391

و ساعت 11:50


 

 



نوشته شده توسط سمانه در پنج شنبه 3 / 12 / 1391

و ساعت 13:6


باور کردنش برای منم سخته اما دلم برای خودم تنگ میشه،

 

برای آرزوهام،برای رویاهام.

 

زندگی از من چیزی ،برای من نذاشت،،

 

هر چی داشتم ازم گرفت

و

تنها چیزی که برام موند یه تصویر آدم خوشبخته .... 

 

که دیگران از من میبینن

 

اینجا ته خط نیست...

 

اینجا چند کیلومتر جلوتر از ته خطه.

 

می دونم خیلی وقته تموم شدم

 

اما همیشه میگن کار های خدا بی حکمت نیست...

 

راست میگفتن ..  عوضش یه بازیگر حرفه ای شدم

 

وقتی یه مرده هستم که انتظار دفن شدن رو میکشم،

 

ادای زنده ها رو در میارم.

 

حتی کسی کوچکترین بویی از کارم نمی بره.

 

فقط خدا می دونه...فقط اون میبینه...

 

از همه چی خبر داره..

 

اما اونم سکوت رو انتخاب کرد

 

از کجا معلوم شاید اون قدر خوب نقشمو زندگی میکنم

 

که حیفش میاد قطعش کنه

 

و میخواد بیشتر تماشا کنه.

 

شاید دیگه خیلی دیر شده باشه....اره خدا خیلی دیره

 

حتی معجزه تو هم ....

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: ته, خط, خدا, ,

نوشته شده توسط سمانه در پنج شنبه 3 / 12 / 1391

و ساعت 12:38


دلم گرفت از آسمون

 

 

 

امشب از اون شباست که ......من ،دوباره دیونه بشم

 

 

تو مستی و بی خبری ......اسیر میخونه بشم

 

 

امشب از اون شباست .....که من ،دلم میخواد داد بزنم

 

 

تو شهر این غریبه ها.....دردمو فریاد بزنم

 

 

دلم گرفت از آسمون.....هم از زمین هم از زمون

 

 

تو زندگی چه قدر غمه.....دلم گرفته ،از همه

 

 

ای روزگار لعنتی.....تلخ بهت هر چی بگم

 

 

من به زمین و آسمون .....دست رفاقت نمی دم

 

 

از این همه در به دری .....تو قلب من قیامته

 

 

چه فایده داره زندگی......این انتهای طاقته

 

 

از این همه در به دری......به لب رسیده جون من

 

 

 به داده من نمی رسه .....خدای آسمون من

 

 

دلم گرفت از آسمون..... هم از زمین هم از زمون

 

 

 

 



نوشته شده توسط سمانه در پنج شنبه 3 / 12 / 1391

و ساعت 12:22


برای تنها شدن

تجربه ثابت کرد

این روزها برای تنها شدن، کافیست صــــــــــــــــادق باشی

 



:: برچسب‌ها: تجربه, صادق, تنها, ,

نوشته شده توسط سمانه در جمعه 2 / 12 / 1391

و ساعت 16:32


یه احساسی به تو دارم

 

 

 

 

یه احساسی به تو دارم یه حس تازه و مبهم 

 


یه جوری توی دنیامی که تنها با تو خوشحال
م

 

  

 

یه احساسی به تو دارم شبیه شوق و بیخوابی

 

 

 

  

 

تو چشمات طرح خورشیده تو این شبهای مردابی

 

 

 

 

 

تا دستای تو راهی نیست دارم از

 

 

 

 گریه کم میشم

 

 

 


تو مرز بین من با تو دارم شکل خودم میشم

 

 

 

 

 

مث گلهای بی گلدون هنوزم مات بارونی

 

 

 

 
تو از

 

  

 

دلتنگی دریا توی توفان چی می دونی؟

 

  

 

نمی دونم کجا بودم که رویاهامو گم کردم

 

 

 

 
که می سوزم که می میرم اگر که از تو برگردم

 

 

 

  

 

خودم بودم که می خواستم همه دنیای من باشی

 

 

 

  

 

ببین غرق توام اما هنوز می ترسی تنها شی

 

 

 

 

 

یه احساسی به تو دارم یه جوری از تو سرشارم

 

 


یه کم این حسّو

 

 

 

 باور کن که بی وقفه دوست دارم

 

  

 

 یه احساسی به تو دارم شبیه عشق و دل بستن

 

 

 

 
تو هم مثل منی اما یه کم عاشق تری از من

 

 



:: برچسب‌ها: یه, احساسی, به , تو, دارم, ,

نوشته شده توسط سمانه در شنبه 1 / 12 / 1391

و ساعت 21:39



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by egbal ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




...................................... من برای تنها نبودن آدمهای زیادی دور و برم دارم ! آن چیزی که ندارم کسی برای "باهم بودن " است ...................................... یه وقتایی دلت میسوزه....... یه وقتایی دلت میشکنه...... یه وقتایی دلت میگیره......... اما خدا نکنه ........................ سه تاش با هم اتفاق بیفته ! ....................................... گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . . دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . . اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . . .................................................... از چوپان پیری که دیگر توان چوپانی نداشت پرسیدند: چه خبر ؟ بالحن تلخی گفت: ............. گرگ شد آن بره ای که نوازشش میکردم ...............................




سمانه




امام مظلوم (عج)
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی





قالب بلاگفا












به , خدا , یواش , گفتم , دوست دارم , واسه , اینه , که , نشنیدی , قهرتم , زیباست , اگر , رضای , قهر , توست ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 86
بازدید کل : 33985
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


&bgchart


.

.

کد باران